loading...
شاهزاده عاشق
سخن هاي شاهزاده به شما
كابران عزيز به وبلاگ من خوش آمديد  و همينطور سال جديد را به شما تبريك مي گوييم و در اين روز هاي خوبي داشته باشيد ... ، كابران عزيز من جهت افزايش بازديد اين وبلاگ نظر سنجي را ارائه مي كنم و در اين نظر سنجي هر مطلبي كه بيشتر بازديد داشت ، در مورد آن مطلب براي شما بيشتر مي گذارم و همچنين در روزهاي بعد امكانات جانبي مانند ، مترجم سايت به 36 زبان كشور هاي مختلف و وضعيت اب و هواي شهر ها ، و ... براتن ميذارم ...
با ما باشيد ...
شاهزاده بازدید : 267 جمعه 19 فروردین 1390 نظرات (0)

خداي اطلسي ها با تو باشد / پناه بي کسي ها با تو باشد / تمام لحظات خوب يک عمر / به جز دلواپسي ها با تو باشد .
اي يادت فکرمن ، عشقت درقلب من ، کلامت در ذهن من و عطر و بوي تو در ميان خاطرات من .
به نرمي ز دشمن توان کرد دوست / چو با دوست سختي کني دشمن است .
به اندازه مهرباني حضور يک کس که يکتا است دوستت دارم .
ما که همسايه ي اشکيم ولي با دل تنگ / گر لبي خنده زند ياد شماييم همه .
روزگاري شد و کسي مرد ره عشق نديد / حاليا چشم جهاني نگران من و توست .
به هم که ميرسيم ? نفر ميشيم ، من و تو و شادي ، وقتي از هم دور ميشيم ? نفر ميشيم ، من و تنهايي ، تو و خاطرات
هميشه به کسي فکر نکن که بتوني با اون زندگي کني ، به کسي فکر کن که نتوني بدون اون زندگي کني . (شکسپير)
تا حالا کفشاتو نگاه کردي ؟ دو تا عاشق دو همراه که بي هم ميميرن ، با هم خاکي مي شن ، بدون هم زير بارون نميرن ، کاش آدما کمي از کفشاشون ياد بگيرن
چشماتو روي دلم دايورت کردي خيالي نيست ! حداقل از ويبره درش بيار که اينقدر دلم نلرزه با مرام
تو چهار جا چهار چيز رو خيلي دوست دارم : تو آسمون خدا رو ، تو زمين خودم رو ، تو خودم قلبم رو ، توقلبم تو رو .
ما عاشق فهم و ادب و معرفتيم / ما خاک قدوم هرچه زيبا صفتيم / از زشتي کردار دگر خسته شديم / محتاج دو پيمانه مي معرفتيم .
من عشق را در اميد ، اميد را در تو ، تو را در دل و دل را موقع تپيدن فقط به خاطر تو دوست مي دارم و بس .
از خدا خواهم نبخشايد تو را / اين چه رسم دوستي بايد تو را / تو که مي داني در قلب مني / اين همه دوري و بي مهري چرا ؟
درکوچه هاي عشق دنبال مني / من فکر مي کردم فقط مال مني / اين دل اسير مهر روي توست نمي داني ؟ / اي همرنگ چشم من ، تو فال مني .
در مرام ما اسيران عاشقي رسمي ندارد / دوستي را مي پرستيم چون که پاياني ندارد .
امروز چند تا نفس کشيدي ؟ ده تا ، صد تا ، هزار تا ، به اندازه ي همه ي نفس هايي که تا امروز کشيدي واسم عزيزي .
گرچه دنيا فراموش کند خاطره ها را / تو فراموش مکن آن چه ميان من و توست .
مي روي چون بوي گل از برم / رفتنت کي مي شود باورم / بوده اي چون تاج گل بر سرم / تا ابد ياد تو را مي برم .
تو آسمون عشقم تويي تک ستاره / توي خزون قلبم توي گل بهاره / من بي تو هيچه هيچم / تو مونسي و همدم .
امشب دلم از آمدنت سرشار است / فانوس به دست کوچه ديدار است / آنگونه تو را در انتظارم که اگر / اين چشم بخوابد ، آن يکي بيدار است .
وقتي دلم برات تنگ مي شه ميرم پشت ابرها زار زار گريه مي کنم ، پس يادت باشه هر وقت بارون ديدي بدون که دل من برات تنگ شده .
علم ثابت کرده شکر در آب حل ميشه ، پس هيچ وقت زير بارون نرو چون شيرين ترين يارمو از دست ميدم
عکساتو من مي خام چيکار / قلبتو هديه کن به من / يه بار بگو دوست دارم / قال قضيه رو بکن .
دوصتت دارم با ص صابوني تا همه تو کفش بمونن .
سلام ، نمي خواستم نگرانت کنم ، ولي من فردا ساعت شش ميرم بيمارستان بستري بشم ، يک جراحي کوچک دارم ، مي خوام دريچه ي قلبم رو به سمت تو باز کنم !
در عشق اگر عذاب دنيا بکشي / با اشک هر دو ديده طرح دريا بکشي / تا خلوت من هزار فرصت باقيست / تنها نشدي که درد تنها بکشي .
از سوز غمت هميشه دلگيرم و بس / هر روز اگر دست دلم پس بزني / من دست به دامان تو مي گيرم و بس .
همه ميگن شيشه ها دل ندارن ، اما وقتي رو شيشه ي بخار گرفته نوشتم دوستت دارم ، آرام گريست

شاهزاده بازدید : 228 جمعه 19 فروردین 1390 نظرات (2)

مرگ آن نيست که در قبر سياه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ي خاطره ها محو شوم

======================
مي خوام روي تمام سنگ هاي دنيا بنويسم دلم واست تنگ شده و آرزو ميکنم يکي از اون سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمي دل تنگي چه دردي

=====================

غير از غم عشق تو ندارم , غم ديگر شادم که جز اين نيست مرا همدم ديگر

=====================

زدرد عشق توبا کس حکايتي که نکردم چرا جفاي تو کم شد؟شکايتي که نکردم !!!

=====================

گر هيچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو نيست بگو راست بگو

=====================

گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند حاشا که مشتري سر مويي زيان کند

=====================

تو را براي وفاي تو دوست مي دارم******وگرنه دلبر پيمانه شکن فراوان است

=====================

هر گز نديدم بر لبي لبخند زيباي تو را هر گز نمي گيرد کسي در قلب من جاي تو را
اي عشق، شکسته ايم، مشکن ما را/ اينگونه به خاک ره ميفکن ما را/ ما در تو به چشم دوستي مي بينيم/ اي دوست مبين به چشم دشمن ما را

رسم زمونه : تو چشم ميذاري من قايم ميشم .........اما تو يکي ديگه رو پيدا ميکني

======================

تکيه بر دوست مکن محرم اسرار کسي نيست ما تجربه کرديم کسي يار کسي نيست

======================

عشق کليد شهر قلب است به شرط آنکه قفل دلت هرز نباشد که با هر کليدي باز شود

هرگاه دلت هوايم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببين که همچون دل من در هوايت مي تپند

***

حقيقت انسان به آن چه اظهار ميکند نيست بلکه حقيقت او نهفته در آن چيزي است که از اظهار آن عاجز است بنابراين اگر خواستي او را بشناسي نه به گفته هايش بلکه به ناگفته هايش گوش فرا بسپار

***
هميشه انقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهي به پشت سرت کن...! شايد کسي در پي تو مي دود و نامت را با صداي بي صدايي فرياد ميزند...! و تو... هيچ وقت او را نديده اي
 
***
چه خوب مي شد اگر، اطلاعات را با عقل اشتباه نمي گرفتيم و عشق را باهوس و حقيقت رابا واقعيت و حلال را با حرام و دنيا رابا عقبي و رحمان را با شيطان

***

در عزاي عشق نشسته ام و هيچ نمي گويم همه گويند که ... هي !! فلاني عاشق است ؟؟؟

***
وقتي از کسي کينه‌اي به دل مي‌گيري در واقع دشمن را به قلب خود راه داده و براي او جايي تعيين کرده‌اي. سعي کن خانه دلت را تنها از دوستان پرکني و هرگز گوشه‌اي از آن را در اختيار دشمنان نگذاري

***
به من ميگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم . . . . . . . باورم نمي شد . . . . فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير . . . ! سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم

***

آغوش پارکينگي است که جريمه ندارد !!! بوسه تصادفي است که خسارت ندارد !!! . . . . . چيه دنبالم راه افتادي !؟
***
شب براي چيدن ستاره هاي قلبت خواهم آمد .بيدار باش من با سبدي پر از بوسه مي آيم و آن را قبل از چيدن روي گونه هايت ميکارم تا بداني اي خوبم دوستت دارم

 

***

اشکي که بي‌صداست پشتي که بي‌پناست دستي که بسته است پايي که خسته است دل را که عاشق است حرفي که صادق است شعري که بي‌بهاست شرمي که آشناست دارايي من است ارزاني شماست

***

شمع داني به دم مرگ به پروانه چه گفت؟

گفت اي عاشق بيچاره فراموش شوي...

سوخت پروانه ولي خوب جوابش را داد

گفت طولي نکشد نيز تو خاموش شوي

***

شکوه اي نيست ز طوفان حوادث ما را

دل به دريا زدگان خنده به سيلاب کنند

***

اي دوست دلت هميشه زندان من است

آتشکده عشق تو از آن من است

آن روز که لحظه وداع من و توست

آن شوم ترين لحظه پايان من است

***

چقدر عجيبه : تا وقتي مريض نباشي کسي برات گل نمياره تا فرياد نزني کسي به سويت باز نميگرده تا گريه نکني کسي نوازشت نميکنه تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمياد و تا وقتي که نميري کسي تو رو نميبخشه

***

هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نميتوني حفظش کني چطور انتظار داري کسي ديگه‌اي برات راز نگهدار

***

تو را آتش عشق اگر بسوخت مرا بين که از پاي تا سر بسوخت. (مولوي)


***

قلب خانه اي است با دو اتاق خواب در يک رنج و در ديگري شادي زندگي مي کند. نبايد زياد بلند خنديد و گرنه رنج در اتاق ديگري بيدار مي شود. (فرانسيس کافکا

هرگاه دلت هوايم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببين که همچون دل من در هوايت مي تپند

***

حقيقت انسان به آن چه اظهار ميکند نيست بلکه حقيقت او نهفته در آن چيزي است که از اظهار آن عاجز است بنابراين اگر خواستي او را بشناسي نه به گفته هايش بلکه به ناگفته هايش گوش فرا بسپار

***

هميشه انقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهي به پشت سرت کن...! شايد کسي در پي تو مي دود و نامت را با صداي بي صدايي فرياد ميزند...! و تو... هيچ وقت او را نديده اي

***

چه خوب مي شد اگر، اطلاعات را با عقل اشتباه نمي گرفتيم و عشق را باهوس و حقيقت رابا واقعيت و حلال را با حرام و دنيا رابا عقبي و رحمان را با شيطان

***

در عزاي عشق نشسته ام و هيچ نمي گويم همه گويند که ... هي !! فلاني عاشق است ؟؟؟

***

وقتي از کسي کينه‌اي به دل مي‌گيري در واقع دشمن را به قلب خود راه داده و براي او جايي تعيين کرده‌اي. سعي کن خانه دلت را تنها از دوستان پرکني و هرگز گوشه‌اي از آن را در اختيار دشمنان نگذاري

***

به من ميگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم . . . . . . . باورم نمي شد . . . . فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير . . . ! سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم

***

آغوش پارکينگي است که جريمه ندارد !!! بوسه تصادفي است که خسارت ندارد !!! . . . . . چيه دنبالم راه افتادي !؟

***

شب براي چيدن ستاره هاي قلبت خواهم آمد .بيدار باش من با سبدي پر از بوسه مي آيم و آن را قبل از چيدن روي گونه هايت ميکارم تا بداني اي خوبم دوستت دارم

***

اشکي که بي‌صداست پشتي که بي‌پناست دستي که بسته است پايي که خسته است دل را که عاشق است حرفي که صادق است شعري که بي‌بهاست شرمي که آشناست دارايي من است ارزاني شماست

***

شمع داني به دم مرگ به پروانه چه گفت؟
گفت اي عاشق بيچاره فراموش شوي...
سوخت پروانه ولي خوب جوابش را داد
گفت طولي نکشد نيز تو خاموش شوي

***

شکوه اي نيست ز طوفان حوادث ما را
دل به دريا زدگان خنده به سيلاب کنند

***

اي دوست دلت هميشه زندان من است
آتشکده عشق تو از آن من است
آن روز که لحظه وداع من و توست
آن شوم ترين لحظه پايان من است

***

چقدر عجيبه : تا وقتي مريض نباشي کسي برات گل نمياره تا فرياد نزني کسي به سويت باز نميگرده تا گريه نکني کسي نوازشت نميکنه تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمياد و تا وقتي که نميري کسي تو رو نميبخشه

***

هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نميتوني حفظش کني چطور انتظار داري کسي ديگه‌اي برات راز نگهدار

***

تو را آتش عشق اگر بسوخت مرا بين که از پاي تا سر بسوخت. (مولوي)

***

قلب خانه اي است با دو اتاق خواب در يک رنج و در ديگري شادي زندگي مي کند. نبايد زياد بلند خنديد و گرنه رنج در اتاق ديگري بيدار مي شود.

تعداد صفحات : 3

درباره ما
در سرزمين هاي دور ، سالهاي پيش شاهزاده اي بسيار زيبا همراه با خانواده اش زندگي مي كرد ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 70
  • بازدید کلی : 11,176